tg-me.com/amiropouria/2537
Last Update:
مرگ پل آستر نويسندهی بزرگ آمریکایی (۳ فوریه ۱۹۴۷- ۳۰ آوریل ۲۰۲۴) برای هر آدم هنرشناس، اتفاقی غیر قابل چشمپوشیست. اما برای من به طور شخصی از چند جهت، مهمتر از آن چیزیست که خودم تصور میکردم:
یک) در دوران ما که شلوغبازی در محیط مجازی بیش از فعالیت سینمایی، آدمها را مهم جلوه میدهد و کار سینمایی آدمهایی که سوابق ادبی دارند، بیشتر از کار ادبی آنها به چشم میآید، پل آستر نمونهای منحصر به فرد بود که سینماگر بودنش هميشه در سایهی رماننویسیاش ماند. حتی میتوانم با اطمينان بگویم بسیاری، از فیلمسازی و فیلمنامهنویسی او بیخبر بودند. با این که فیلمهایش نهتنها فیلمهای بدی نبود، بلکه در مواردی(مثل دو فیلم مرتبط "دود" و "ظاهرِ غمناک"، کار مشترک آستر و وِین وانگ هنگکنگی/آمریکایی که اولی جایزهی خرس نقرهای ویژهی هیأت داوران برلیناله ۱۹۹۵ را گرفت) بسیار هم تحسین شد.
دو) کاری که آستر در آخرین تجربهی فیلمنامهنویسی و کارگردانیاش یعنی فیلم "زندگی درونی مارتين فراست" (۲۰۰۷) انجام داد، در تاریخ سینما و ادبیات و نسبت بین آنها بیمانند است. باید آن را در یک کلام، دیوانهوار توصیف کرد:
دیوید زیمر راوی رمان "کتاب اوهام" پل آستر (۲۰۰۲) کتابی دربارهی یک فیلمساز مرموز به اسم هکتور مان نوشته. این آقای هکتور مان فیلمهای ناشناختهای داشته که هیچ کس در ابعاد عمومی، آنها را ندیده. تنها فیلمی از این مجموعه فیلمهای او که دیوید زیمر موفق به دیدنش شده، فیلمیست به اسم "زندگی درونی مارتین فراست"؛ و آستر ۵ سال بعد آن فیلم فرضی را میسازد! گیجکنندهتر این که خود این شخصیت مارتین فراست در فیلم هم یک داستاننویس است!!
پیش آمده که در فیلمهایی، ما بخشی از فیلم در حال ساخت یک فیلمساز را ببینیم (نمونهی نهچندان موفق: "وقتی همه خوابیم" بهرام بیضایی/ نمونهی درخشان: "اقتباس" اسپایک جونز) یا بخشی از رمان یک نویسنده را در کنار زندگی خود نویسنده (نمونهی نهچندان موفق: "حیوانات شبزی" تام فورد / نمونهی درخشان: "عجیبتر از قصه" مارک فورستر). اما این که یک رماننویس برود و فیلمی که در یک رمانش به آن اشاره شده را واقعاً بسازد، در تاریخ ادبیات و تاریخ سینما فقط همین یک بار توسط پل آستر اتفاق افتاده.
سه) ایدهی "نافرجامی ِ داستان" به معنایی عمیقتر و جذابتر از "پایان معلق" صرف، برای من با نام آستر پيوند خورده. چیزی که اولین بار در "قول" فردریش دورنمات با آن مواجه شدم و در کار آستر به جای یک بازی/ابداع ادبی، تبدیل به جهانبینی میشود. به زودی بهش میپردازم.
@amiropouria
BY Amir Pouria
Share with your friend now:
tg-me.com/amiropouria/2537